۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

قمه زنی

به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام

درمحرم امسال هم مثل سالهای قبل عده ای ضمن اطلاع از حرام بودن عمل موهن قمه زنی، در نقاطی از کشور اقدام به قمه زنی کردند. در یکی از شهرستانهای هم جوار شهر اصفهان نیز این مساله به صورت حاد دیده می شود که تقریبا در بین اقشار پایین جامعه رواج پیدا کرده است. البته در محلات مختلفی که اندیشمندان و انسان های آگاه و شیعیان واقعی وجود دارد، این موارد کمتر دیده می شود و با فرهنگ سازی توسط این عده و دعوت از سخنرانان و دانشمندان بنام و برپایی مراسم نوحه خوانی و سینه زنی و روضه های حقیقی روز به روز به مستمعین خود می افزایند. البته دشمن نیز بیکار ننشسته و با تمام تلاش و صرف هزینه های سنگین اقدام به ترویج این عمل خرافی وموهن می نماید.

نسبت به حرمت و همچنین ریشه ی این عمل بحث مفصل تاریخی – امنیتی است که انشاالله در فرصتی دیگر به تفصیل به آن خواهم پرداخت اما غرض از نوشتن این وجیزه خاطره ای است که یکی از دوستان عزیزم که در شهرستان مذکور زندگی می کند برایم نقل کرده است. این برادر گرامی از جوانان متعهد و انقلابی و مومن و حلال خور و نمونه یک بچه مسلمان واقعی است که از محرمات دوری می کند و در واجب و مستحبات دینش کوشاست.

ایشان برایم نقل می کرد که تحت تاثیر جو محلی و همچنین چند روحانی سنتی به قمه زنی تشویق شدم. در تاسوعای چند سال پیش به شدت بر سر دوراهی بودم که آیا این کار را انجام دهم یا نه؟ جو محل آن گونه بود که این عمل آخر ثواب و عشق به امام حسین است و از سوی دیگر مقام معظم رهبری امام خامنه ای این عمل را حرام و موجب وهن شیعه دانسته بود. به شدت بر سر دوراهی بودم و در تصمیم گیری مردد. آخر پس از نماز عشا از خدا خواستم که خودش حقیقت را نشانم دهد و خودم را به او سپردم و آخر شب به یکی از منازلی که صبح عاشورا در آن قمه می زدند رفتم. با حالی زار و روحی پریشان به خواب رفتم، صبح با صدای اذان مسجد محله از خواب برخواستم و وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم. ناگهان به خود آمدم دیدم انگار غیر از من کسی برای نماز برنخواسته، شک کردم و در بین برادرانی که حدودا صد نفری بودند قدم زدم. انگارنه انگار که اذان گفته شده، خواب خواب بودند. با خودم گفتم که احتمالا قبل از آنکه آفتاب بزند نمازشان را خواهند خواند. اما چه عرض کنم که یکی از آنها از جایش تکان نخورد. نزدیکی های طلوع خواستم چند تایی از آنها را ازخواب برای نماز بیدار کنم ولی فقط فحش خوردم. پس از طلوع آفتاب میاندارشان آمد و طبق مراسم خودشان همه قمه زدند و با سر و روی خونین و حیدر حیدر گویان به خیابان ریختند من هم از همان راه که آمده بودم باز گشتم و خدا را شکر کردم که پرده از چشمم برداشت تا حقیقت را ببینم. بلی اینان که واجب دین خود را انجام نمی دهند چه طور بر مستحبی مشکوک که موجب وهن دین می شود این گونه اصرار دارند. همین مساله باعث شد که به درستی فتوای امام خامنه ای ایمان بیاورم و در محله مان از مخالفان پروپا قرص قمه زنی شوم....

دوستی که این خاطره را برایم نقل کرده حی و حاضراست لیکن چون ممکن است راضی نباشد از ذکر نامش خودداری میکنم. البته لازم به ذکر است که همه ی قمه زنها الزاما تارک الصلاه نیستند لیکن اکثریت قریب به اتفاق آنان راه را اشتباه می روند.

۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

در کربلا چه گذشت؟

به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام

کتاب در کربلا چه گذشت؟ با نام اصلی نفس المهموم تالیف دانشمند معظم مرحوم حاج شیخ عباس قمی و ترجمه آیت الله شیخ محمد باقر کمره ای، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ یازدهم سال 1380، قطع وزیری، در920صفحه

این کتاب را درسال 1382 در سفری به جمکران خریدم، هرچه این چند سال خواستم آن را مطالعه کنم، چند صفحه بیشتر ممکن نشد تا اینکه بالاخره اول محرم امسال عزمم را جزم کردم و مطالعه اش را شروع کردم و سرانجام امروز کتاب را تمام کردم.

در این کتاب در پنج باب کلیه ی وقایع مربوط به عاشورا از زمان خروج امام حسین(ع) تا خونخواهی مختار را با جزئیات بسیار و ذکر روایات و احادیث متعدد آورده است. در هر مورد چند روایت آورده است و روایات معتبر را عنوان نموده. این کتاب از جمله کتب موثق درباره واقعه عظیم کربلا است و هرطالب حقی که می خواهد وقایع را از منبعی ناب دریافت کند، با مطالعه این کتاب هر چه خواهد به دست آورد.

برای من یک نکته بسیار جالب بود که تا قبل از مطالعه ی این کتاب فکر می کردم حضرت ابوالفضل العباس(س) علمدار کربلا در عصر تاسوعا شهید شده لکن پس از مطالعه فهمیدم که ایشان در ظهر عاشورا و قبل از امام حسین(ع) شهید شده اند و تقریبا جزء آخرین شهدای دشت کربلا بوده اند. جالب است این همه روضه رفته ام و حالا با مطالعه ی این کتاب مطلب را می فهمم. چون حضرت عباس در نزد شیعیان از لحاظ عظمت در این واقعه پس از امام حسین(ع) قرار دارد، برای پاسداشت ایشان تاسوعا را به نام ایشان زده اند و در این روز ذکر مصیبت ایشان زیاد تکرار می شود و به غلط در بین مردم شایع شده است که ایشان در تاسوعا شهید شده اند. اگر مطالعه ی این 920 صفحه فقط فهمیدن همین یک مساله را برایم داشته باشد کافیست، چون از یک اشتباه چند ساله در آمدم.

در پایان کتاب نویسنده 20 توصیه برای مداحان ومنبریان آورده است که برای این صنف بسیار کارآمد است. چون متن این کتاب سراسر آیه و روایت و حدیث است خلاصه نویسی ممکن نشد و مطالعه ی این کتاب را به همه ی شیعیان توصیه می کنم.

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

لبیک یا حسین(ع)

به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام

حسین(ع) بیشتر از آنکه تشنه ی آب بود، تشنه ی لبیک بود.

بیش از آنکه افکار حسین(ع) را نشانمان دهند، زخمهای تنش را نشانمان داده اند.

این جمله ها و جملاتی شبیه به این از افرادی با سلایق و علایق مختلف سیاسی و مذهبی و اجتماعی به کرات برای من پیامک شده است. آری در مراسم سنتی مذهبی، سخنرانان و واعظان و مداحان سنتی همیشه برایمان از تشنگی، مظلومیت و جنگ نابرابرانه ی عاشورا می گفتند و هنوز هم می گویند. اما آنانکه عمیقتر فکر می کنند از فلسفه، چرایی و پیام های عاشورا برایمان می گویند. از علل وقوع عاشورا و چگونگی حسینی شدن و از چرایی یزیدی شدن.

عاشورا نشانه عدم درک اکثریت جامعه از حقانیت امام زمان خویش و عدم انجام تکلیف اصلی خود در قبال ایشان است. آری امام حسین(ع) قیام کرد اما از آن جامعه بزرگ اسلامی حتی ابن عباس هم با امام همراه نشد. سلیمان، شریح قاضی و صدها نفر از خواص جامعه به دلایل مختلف پشت سر امام را خالی کردند و با حمایت علنی از یزیدیان و یا سکوت، باعث ریخته شدن خون خدا شدند. عوام هم که بی بصیرت بودند یا مستضعف، با جو آلوده به دروغ آن زمان در فتنه ی زمانه ی خود غرق شدند و آن امام را در مظلومیت خویش جاودانه ساختند و خود را در خیانت و نامردی و بی بصیرتی. آری لبیک به امام نیاز به بصیرت دارد و آن بصیرت رایگان به دست نخواهد آمد. اگر مردم کوفه و سایر بلاد اسلامی بصیرت داشتند، هیچ وقت واقعه ی عاشورا رخ نمی داد.

امام خمینی(ره) فرموده بودند که مردم عصر ما از مردم عصر نبی و ائمه بالاترو بهترند و به راستی که با تیزبینی خاصی این جمله را فرموده اند. در انقلاب 57 مردم با بصیرت خود جمهوری اسلامی ایران با قانون اساسی مترقی ولایت فقیهی را جایگزین یک نظام پوسیده ی وابسته ی سلطنتی کردند. دردفاع مقدس، جانانه و تنها و با دست خالی در برابر صدام تا بن دندان مسلح و مورد حمایت شرق و غرب، هشت سال مقاومت کردند و ابهت شرق و غرب را شکستند. در سه دهه ی گذشته انواع تحریم ها و فشارهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را پشت سر گذاشتند. هر چند سال یک فتنه ی عظیم که دشمنان ایران و ایرانی با میلیون ها دلار هزینه طراحی کرده اند را با بصیرتی و حضوری مثال نازدنی خنثی می کنند.

آری اکثریت این مردم بصیرند و لبیک گو. با بصیرت خویش راه را تشخیص داده و به نایب امام زمانشان لبیک می گویند، دیروز امام خمینی(ره)، امروز امام خامنه ای(دامة برکاته) وانشاالله در فردای ظهور لبیک گوی امام زمان(عج). با وجود چنین مردمی دیگر صلح امام حسن(ع) تکرار نخواهد شد. عاشورایی اگر واقع شود دیگر امام یکه و تنها نخواهد بود و نتیجه عاشورا را عاشورائیان رقم خواهند زد. هزاران عاشق و شیفته ی ولایت در پیش پای امام قربانی خواهند شد تا هدف مقدس آسمانیمان به نتیجه برسد.

لبیک یا حسین(ع) دیروزبا لبیک یا امام زمان(عج) امروز تکمیل خواهد شد و در غیاب امام زمان(عج) با لبیک به نایب امام زمان(عج).

۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

ترور

به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام

نمی دانم حال من این طوری است یا سایر هموطنان هم این گونه اند. زمانی که خبر ترور دانشمندان هسته ای ایران را شنیدم، بغض گلویم را گرفت و قطراتی اشک هم ریختم. نمی دانم از این همه مظلومیت ایران و ایرانی بود یا ازآن همه پستی دشمنان ایران.

مدعیان دموکراسی غرب زمانی که در عرصه ی دیپلماتیک کم می آورند هر عملی را برای رسیدن به مقصودشان صحیح می دانند. نشانه بارز و آشکارش سی سال گذشته ی ایران اسلامیست که مملو از ترور و به خاک و خون کشیدن مردم بی دفاع ایران است. غیر از دهها هزار شهید که مستقیما در جبهه های جنگ و یا براثر عوارض آن شهید شده اند، در این سی و دو سال حدود 16000 نفر هم در ترورهای خیابانی و بمب گذاری ها کشته شده اند. این نشانه ی چیست؟ دشمنان ایران و اسلام چون می دانند که از لحاظ ایدئولوژیک و دیپلماسی توان مقابله با ایران را ندارند به این کارهای کثیف تن در می دهند.

شاید ساده اندیشانه باشد که ما عاملان و آمران ترور را در گروهک های از ملت رانده ی منافقین و امثالهم بدانیم. امروز و دیروز که در سایت های خبری مختلف گشت می زدم تقریبا هرکدام یک خبر از یک روزنامه مطرح غربی آورده بودند که مضمون همه ی آنها این بود که صحنه گردان اصلی این ترورها آمریکا، انگلیس و اسرائیل هستند. آخرین مطلبی که خواندم از روزنامه فرانسوی لیبراسیون و سوئدی لاتریبون بود که سیا و موصاد را عامل ترور معرفی می کرد.

این همه دشمنی به خاطر چیست؟ آیا غیر از آن است که ما با انقلاب 57 به همه اعلام کردیم که می خواهیم مستقل باشیم. می خواهیم آقای خودمان باشیم. نمی خواهیم سگ پاچه گیر ابرقدرت ها -ژاندارم منطقه- باشیم. می خواهیم ابرقدرتی مزین به اخلاق اسلامی در جهان بی اخلاق شما باشیم. می خواهیم کشورمان الگویی برای همه ی مستضعفان عالم باشد و ... .

دیگر فکر نمی کنم که شکی باقی باشد که ما بخواهیم در اصول و راهی که در آن قدم گذاشته ایم شک کنیم. ما قدم در راهی گذاشته ایم که خیر دنیا و آخرتمان در آن است و چون درست بر مسیر رسیدن به هدف گام برمی داریم این چنین مورد تهاجم شرق و غرب قرار گرفته ایم. انرژی هسته ای تا بالاترین مرحله ی آن، اقتدار نظامی در زمین و دریا و آسمان، رسیدن به اوج قله ی علمی در همه رشته های روز حق مسلم ماست و چون حق ماست به آن دست خواهیم یافت. آخر پیامبرمان هزار و چهارصد سال پیش گفته؛ دانش اگر در ثریا باشد مردمان پارس به آن دست می یابند.

حال اینک که دشمنان قسم خورده ی ما شمشیر از رو بسته و با کثیف ترین روش که همان ترور شهروندان غیر نظامی است به ما اعلان جنگ کرده اند. چه زیباست که همانند خودشان جواب بگیرند و همه جای دنیا برای این مفسدان ناامن گردد. بهترین دفاع، حمله است آن هم در زمین حریف. به امید آن روز... .

۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

آلودگی هوا

به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام

آلودگی هوا موضوعی است که سالها در خصوص تهران شنیده بودیم ولی تا به حال به صورت مستقیم و تا این حد آن هم در شهر اصفهان با آن روبرو نشده بودیم. اگر بیرون از خانه بروید و به دور دست نگاه کنید، خواهید دید که افق دید به شدت کاسته شده و بدون در نظر گرفتن علایم هشداردهنده ی وضعیت هوا در سطح شهر، اگر دقت کنید هنگام تنفس در بعضی نقاط شهر، دچار سوزش گلو و چشم و تنگی نفس می شوید. مسئولین شهر هم با توجه به خسارت هنگفت چند ده میلیاردی تعطیلی شهر، اقدام به تعطیل نمودن فعالیت های اداری و آموزشی شهر نمودند و این بار سطح آلودگی آن قدر بالا بود که بانک ها را هم به جز شعب کشیک تعطیل کردند.

حال با همه ی این حرف ها و موارد دیگر که شما بهتر می دانید مواضع عده ای از افراد به ظاهر تیز، خیلی جالب توجه است؛ دوستی می گفت: این تعطیلی ها برای هدفمند کردن یارانه هاست و همین یکی دو روز می خواهند یک دفعه اعلام کنند از ساعت دوازده شب بنزین لیتری فلان قدر و تعطیل کردند تا بتوانند شهر را کنترل کنند. گفتم آخر بنده خدا! مگر می خواهند چه کار کنند؟ یک برنامه ای که چند سال است دارند برای مردم توضیح می دهند و دیگر حتی مردم در دوردست ترین نقاط این کشور هم به اهمیت اجرای آن واقف شدند و همه مردم روز شماری می کنند تا این اتفاق بیفتد و یک بار برای همیشه از این سد اقتصادی نجات پیدا کنیم و دست ویژه خوران را از بیت المال قطع شود دیگر نیازی به این بچه بازی ها و کلک و پلتیک ندارد.

دوست دیگری می گفت: فلانی همه ی این آلودگی و تعطیلی شهر فقط و فقط به خاطر 16 آذر است و جالب این که چهار تا تحلیل آب دوغ خیاری ماهواره ای هم چاشنی می کرد که از اوج مضحک بودن تحلیل هایش، آپاندیسم اوت کرد. به او گفتم: آخر بنده خدا! پارسال که اوج فتنه و حاشیه هاش بود، 16 آذر خبری نشد، چه برسد به حالا که فتنه 88 کاملا مرده و خود متولی هایش هم هر کدام با هزار زبان بی زبانی از مرگش خبر دادند و می دهند. یک سری به سایت های خودتان بزنید. رقت انگیزه ، اگر یک کم با حال و هوای سیاست آشنا باشید دلتان برای آنها می سوزد آخر حریف زمین خورده دیگر زدن ندارد. چه رسد به اینجا که به خاطر توهم عده ی قلیلی شهر را تعطیل کنند و هزینه ای حدود سه میلیارد دلار برای هرروز تعطیلی به کشور تحمیل کنند. به قول خودشان با یک وانت ساندیس!!!!! هم می شود کل سر و ته این فتنه را ختم به خیر کرد. اگر این هزینه روزی سه میلیارد دلار را را ساندیس! بخرند و بدهند بچه بسیجی ها نوش جان کنند. فکر کنم تا 16 آذر بر و بچه های بسیجی، لندن و پاریس و واشنگتن و مسکو و پکن را هم فتح خواهند کرد.

القصه همه ی اینها را گفتم که بگویم : بابا آلودگی هوا جدی است.

بیایید همه با هم همکاری کنیم تا بتوانیم از این بحران زیست محیطی با کمترین هزینه بگذریم. استفاده نکردن از خودروی شخصی، داخل منزل ماندن، تنظیم موتور خودروها، کاهش مصرف گاز خانگی، اصلاح صنایع آلاینده مخصوصا ذوب آهن اصفهان، انتقال صنایع آلاینده به مناطق بیابانی که الحمدالله از حیث این مناطق کمبودی نداریم و... .