به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام دوستان
پس از برگزاری پرشور انتخابات 22 خرداد88 و خلق حماسه ای دیگر توسط ملت همیشه پیروز ایران و انتخاب مردی از جنس مردم، متاسفانه عده ای با غوغاسالاری سعی در برهم زدن قواعدبازی وعدم قبول نتیجه انتخابات نمودند. در این راستا نکاتی از دید این بنده حقیر قابل توجه آمده که برای شما می آورم:
دل چوشد غافل زحق فرمان پذیر تن بود
می برد هرجا که خواهد اسب خواب آلوده را
1-قانون قانون است. البته بعضی اشخاص فقط زمانی ادعای قانون گرایی می کنند که این قانون به نفع آنان باشد و در غیراین صورت خود قانون گریزترین اشخاص خواهندشد. هر شخص که درهر انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران به عنوان نامزدشرکت می کند طبق قانون مکلف است تمام ساز و کارهای قانونی آن را بپذیرد و هرگونه ادعا ، شکایت و یا شبهه ای که دارد را باید از مجاری قانونی آن مطالبه و پیگیری کند. اگر ساز و کارهای قانونی را قبول ندارد پس چگونه در این مجرا وارد می شود. در سیستم انتخابات ایران شورای نگهبان مجرای بررسی شکایات انتخاباتی است که صلاحیت همین نامزدها را تایید کرده است و این دوستان با شرکت و قبول صلاحیتشان به طور تلویحی صلاحیت شورای نگهبان را قبول کرده اند.
2- مساله جالب این است که هر نامزد بر سر صندوق می توانسته است نماینده ای برای اطمینان از صحت انتخابات در آن صندوق داشته باشد و اتفاقا آقای موسوی بالاترین نمایندگان را از نظر تعداد بر سر صندوق ها داشته است و اگر تقلبی می شد مطمئنا اینان می توانستند به راحتی بیان کنند. ولی متاسفانه این چند روز فقط کلی گویی شده و هرچه وزارت کشور اعلام می کند که بر سر هر صندوق که شبهه دارید بازشماری می کنیم ولی اینان تمکین نمی کنند و با غوغا سالاری تقاضای ابطال انتخابات را می کنند. اگر دراین مملکت قرار شد انتخاباتی را باطل کنند، ما باید کم کم با مردم سالاری خداحافظی کنیم . چون از آن پس هرکه قدرتمند تر بود و اشرار و آشوبگران و لمپن های بیشتری در اطراف خود داشت تا آخر می تواند انتخابات را زیر سوال ببرد و به رای مردم احترام نگذارد.
3- یکی از پایه ای ترین آموزه های دمکراسی مورد ادعای این دوستان احترام به نظر اکثریت است. اما دراین مورد چون اکثریت با آنها نیست بازی را برهم می زنند. سخنان و نظرات و خط مشی آقای احمدی نژاد مقبول عامه مردم است و با سفرهای متعدد استانی و خدمت شبانه روزی به این مردم توانسته است تا در بین آنان نفوذ کند و پایگاه خود را در بین توده های مردم محکمتر کند و توانسته است عزتی دوباره به ایرانیان ببخشد و عدالت شعارگونه سیاست مداران را تا حدودی عملی سازد. به نظر این حقیر در انتخابات سال 92 هم در صورتی که این طریق خدمت رسانی ادامه داشته باشد؛ هر نامزدی که از سوی آقای احمدی نژاد حمایت شود حتی اگر گمنام ترین فرد باشد؛ بالاترین آرا را خواهد داشت. مانند انتخاب آقای مدودف با حمایت پوتین در روسیه.
4- از لحاظ تیپ اشخاص طرفدار نامزدها؛ طرفداران آقای موسوی بیشترازجنس بالاشهری و مرکز شهریند وطرفداران آقای احمدی نژاد از بین مردم حاشیه شهرها و شهرهای کوچک و روستاها. لطفا به وضع ترکیبی جمعیت ایران دقت کنید:
16 میلیون نفر - درنه کلان شهر بزرگ ایران (تهران، کرج، اصفهان، شیراز، اهواز، مشهد، تبریز، ساری، کرمان)- با 3/11 میلیون واجد شرایط رای
30 میلیون نفر- در شهرهای کوچک (بالای 8000نفرجمعیت)- با 6/19 میلیون نفر واجد شرایط رای
24 میلیون نفر- درروستاها و مناطق عشایری- با 3/15 میلیون نفر واجد شرایط رای دادن
با توجه به ترکیب فوق به راحتی می توان اختلاف رای های احمدی نژاد و موسوی را درک کرد.
جالب است که در شعارهایی که به طنز طرفداران موسوی در قبل از انتخابات بیان می کردند به وضوح خود را از طبقه ای خاص نشان می دادند و سعی می کردند طرفداران احمدی نژاد را افراد عامی نشان دهند که خود به نحوی مبین همین موضوع است.
هرکی که بی..... با احمدی نژاده
5- آمار تفکیکی اعلام شده از سوی وزارت کشور خود به خوبی نشان از طیف آرای هر کدام از نامزدها دارد که در سایت www.moi.ir به صورت کامل وجود دارد و دوستان را به مشاهده آمار آن ارجاع می دهم . احمدی نژاد در 28 استان بالاترین رای رادارد ولی موسوی در دواستان.
6- در پیش ازهر انتخاباتی در ایران نظر سنجی های مختلفی منتشر می شود که با توجه به انتخابات سالهای قبل معتبرترین آن را به نظر من ، صدا و سیما انجام می دهد که براساس این نظرسنجی، تقریبا همین آرا متصور بود و کار عجیبی صورت نگرفته است. ضمنا جالب است که سازمان های نظرسنجی خارجی نیز همین نتایج را تقریبا اعلام می کردند. مانند سازمان غیردولتی آمریکایی terror free tomorrow و ... .
7- مساله دیگر سخنانی است که آقای احمدی نژاد در مناظرات خود و به ویژه مناظره با آقای موسوی بیان کرد و حمله بی محابایی که به یک سری مفسدان اقتصادی کرد خود می تواند علی رغم دلایل متعددی که داریم ، دلیلی دیگری برای اقبال مردم به ایشان باشد.
8- مساله دیگر نظر شخصی بنده در خصوص آقای میرحسین موسوی است. من اگر در این انتخابات آقای احمدی نژاد شرکت نمی کرد، از بین سه نامزد دیگر صددرصد به آقای موسوی رای می دادم. که امیدوارم همین مبین احترامی که به ایشان به عنوان یکی از یاران انقلاب دارم کافی باشد. ولی متاسفانه جمع شدن تدریجی عده ای از کسانی که در گذشته در بحران های مختلف ماهیت واقعی خود را نشان داده بودند، در گرد ایشان جای هزار حرف و حدیث را باز گذاشته است و همین عدم تمکین ایشان از رای اکثریت و دعوت مکرر از سوی ایشان و به اصطلاح حامیانشان به تظاهرات، مبین نفوذ این عناصر نامحرم در اطراف ایشان است که امیدوارم هرچه زودتر از اینان ببرد و به ملت بپیوندد. وجود همین عناصر افراطی پیرامون ایشان می تواند دلیل عدم اعتماد مردم به ایشان باشد. دیگر دلیلی که در این خصوص قابل ذکر است افرادی که با تیپ های خاص در خیابان ها کارناوال راه می انداختند و آن صحنه ها را به وجود می آوردند می تواند نشانه ای دیگر از عدم اقبال عامه مردم به ایشان باشد.
ازمردم بد کار نمی آموزی
جز ناکسی و پلیدی و کین توزی
دوری زبدان کن که چو آتش باشد
نزدیک به آتش چو شوی می سوزی
9- اعلام پیروزی حدود یک ساعت و نیم بعد از رای گیری و قبل از شمارش آرا، از سوی آقای موسوی سوالی را در ذهن من به وجود می آورد که نکند اینان وبا اطمینان از شکست خود در این انتخابات این بازی ها را در آورده اند تا احساسات پاک مردم و جوانان را به بازی بگیرند و ازاین نمد کلاهی برای خویش سازند.
10- استفاده از رنگ سبز که رنگی است مورد احترام در نزد شیعیان، برای افرادی که رییس جمهور را به خاطر بردن نام حضرت مهدی (عج) در آغاز کلام خرافاتی می دانستند، جای تعجب دارد. اما اگر کمی مطالعه داشته باشیم و جریان انقلاب های رنگی در جمهوری های استقلال یافته از شوروی که توسط خانه آزادی وابسته به سازمان سیا صورت گرفته است را بدانیم ؛ بسیاری ا ز سوالاتی که داشته ایم و علت این اغتشاشات را به راحتی خواهیم دانست... .
11- حضور افرادی که از متهمان به مفاسد اقتصادی هستند در میتینگ های حمایتی از برگزاری اغتشاشات و راهپیمایی ها این نکته را به ذهن انسان می آورد که نکند خدای ناکرده این دزدان فکر می کنند اگر کس دیگری غیر از احمدی نژاد رییس جمهور شود اینان می توانند به دزدی از بیت المال ادامه دهند.....
12- مساله آخر اقبالی است که رسانه های غربی دشمن ایران و ایرانی به این اغتشاشات و این قهرو بچه بازی ها داشته اند. این مساله خود به خوبی نشان می دهد که این کارها به هیچ وجه به نفع ایران و ایرانی نیست و آنان که خود را دلسوز و نگران این مردم معرفی می کردند بهتر است کمی فکر کرده و به اکثریت مردم احترام گذاشته تا به قول خودمان دشمن به شاد نشویم.
خدا آن ملتی را سروری داد
که تقدیرش به دست خویش بنوشت
به آن ملت ندارد هیچ کاری
که دهقانش برای دیگری کشت
پس از برگزاری پرشور انتخابات 22 خرداد88 و خلق حماسه ای دیگر توسط ملت همیشه پیروز ایران و انتخاب مردی از جنس مردم، متاسفانه عده ای با غوغاسالاری سعی در برهم زدن قواعدبازی وعدم قبول نتیجه انتخابات نمودند. در این راستا نکاتی از دید این بنده حقیر قابل توجه آمده که برای شما می آورم:
دل چوشد غافل زحق فرمان پذیر تن بود
می برد هرجا که خواهد اسب خواب آلوده را
1-قانون قانون است. البته بعضی اشخاص فقط زمانی ادعای قانون گرایی می کنند که این قانون به نفع آنان باشد و در غیراین صورت خود قانون گریزترین اشخاص خواهندشد. هر شخص که درهر انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران به عنوان نامزدشرکت می کند طبق قانون مکلف است تمام ساز و کارهای قانونی آن را بپذیرد و هرگونه ادعا ، شکایت و یا شبهه ای که دارد را باید از مجاری قانونی آن مطالبه و پیگیری کند. اگر ساز و کارهای قانونی را قبول ندارد پس چگونه در این مجرا وارد می شود. در سیستم انتخابات ایران شورای نگهبان مجرای بررسی شکایات انتخاباتی است که صلاحیت همین نامزدها را تایید کرده است و این دوستان با شرکت و قبول صلاحیتشان به طور تلویحی صلاحیت شورای نگهبان را قبول کرده اند.
2- مساله جالب این است که هر نامزد بر سر صندوق می توانسته است نماینده ای برای اطمینان از صحت انتخابات در آن صندوق داشته باشد و اتفاقا آقای موسوی بالاترین نمایندگان را از نظر تعداد بر سر صندوق ها داشته است و اگر تقلبی می شد مطمئنا اینان می توانستند به راحتی بیان کنند. ولی متاسفانه این چند روز فقط کلی گویی شده و هرچه وزارت کشور اعلام می کند که بر سر هر صندوق که شبهه دارید بازشماری می کنیم ولی اینان تمکین نمی کنند و با غوغا سالاری تقاضای ابطال انتخابات را می کنند. اگر دراین مملکت قرار شد انتخاباتی را باطل کنند، ما باید کم کم با مردم سالاری خداحافظی کنیم . چون از آن پس هرکه قدرتمند تر بود و اشرار و آشوبگران و لمپن های بیشتری در اطراف خود داشت تا آخر می تواند انتخابات را زیر سوال ببرد و به رای مردم احترام نگذارد.
3- یکی از پایه ای ترین آموزه های دمکراسی مورد ادعای این دوستان احترام به نظر اکثریت است. اما دراین مورد چون اکثریت با آنها نیست بازی را برهم می زنند. سخنان و نظرات و خط مشی آقای احمدی نژاد مقبول عامه مردم است و با سفرهای متعدد استانی و خدمت شبانه روزی به این مردم توانسته است تا در بین آنان نفوذ کند و پایگاه خود را در بین توده های مردم محکمتر کند و توانسته است عزتی دوباره به ایرانیان ببخشد و عدالت شعارگونه سیاست مداران را تا حدودی عملی سازد. به نظر این حقیر در انتخابات سال 92 هم در صورتی که این طریق خدمت رسانی ادامه داشته باشد؛ هر نامزدی که از سوی آقای احمدی نژاد حمایت شود حتی اگر گمنام ترین فرد باشد؛ بالاترین آرا را خواهد داشت. مانند انتخاب آقای مدودف با حمایت پوتین در روسیه.
4- از لحاظ تیپ اشخاص طرفدار نامزدها؛ طرفداران آقای موسوی بیشترازجنس بالاشهری و مرکز شهریند وطرفداران آقای احمدی نژاد از بین مردم حاشیه شهرها و شهرهای کوچک و روستاها. لطفا به وضع ترکیبی جمعیت ایران دقت کنید:
16 میلیون نفر - درنه کلان شهر بزرگ ایران (تهران، کرج، اصفهان، شیراز، اهواز، مشهد، تبریز، ساری، کرمان)- با 3/11 میلیون واجد شرایط رای
30 میلیون نفر- در شهرهای کوچک (بالای 8000نفرجمعیت)- با 6/19 میلیون نفر واجد شرایط رای
24 میلیون نفر- درروستاها و مناطق عشایری- با 3/15 میلیون نفر واجد شرایط رای دادن
با توجه به ترکیب فوق به راحتی می توان اختلاف رای های احمدی نژاد و موسوی را درک کرد.
جالب است که در شعارهایی که به طنز طرفداران موسوی در قبل از انتخابات بیان می کردند به وضوح خود را از طبقه ای خاص نشان می دادند و سعی می کردند طرفداران احمدی نژاد را افراد عامی نشان دهند که خود به نحوی مبین همین موضوع است.
هرکی که بی..... با احمدی نژاده
5- آمار تفکیکی اعلام شده از سوی وزارت کشور خود به خوبی نشان از طیف آرای هر کدام از نامزدها دارد که در سایت www.moi.ir به صورت کامل وجود دارد و دوستان را به مشاهده آمار آن ارجاع می دهم . احمدی نژاد در 28 استان بالاترین رای رادارد ولی موسوی در دواستان.
6- در پیش ازهر انتخاباتی در ایران نظر سنجی های مختلفی منتشر می شود که با توجه به انتخابات سالهای قبل معتبرترین آن را به نظر من ، صدا و سیما انجام می دهد که براساس این نظرسنجی، تقریبا همین آرا متصور بود و کار عجیبی صورت نگرفته است. ضمنا جالب است که سازمان های نظرسنجی خارجی نیز همین نتایج را تقریبا اعلام می کردند. مانند سازمان غیردولتی آمریکایی terror free tomorrow و ... .
7- مساله دیگر سخنانی است که آقای احمدی نژاد در مناظرات خود و به ویژه مناظره با آقای موسوی بیان کرد و حمله بی محابایی که به یک سری مفسدان اقتصادی کرد خود می تواند علی رغم دلایل متعددی که داریم ، دلیلی دیگری برای اقبال مردم به ایشان باشد.
8- مساله دیگر نظر شخصی بنده در خصوص آقای میرحسین موسوی است. من اگر در این انتخابات آقای احمدی نژاد شرکت نمی کرد، از بین سه نامزد دیگر صددرصد به آقای موسوی رای می دادم. که امیدوارم همین مبین احترامی که به ایشان به عنوان یکی از یاران انقلاب دارم کافی باشد. ولی متاسفانه جمع شدن تدریجی عده ای از کسانی که در گذشته در بحران های مختلف ماهیت واقعی خود را نشان داده بودند، در گرد ایشان جای هزار حرف و حدیث را باز گذاشته است و همین عدم تمکین ایشان از رای اکثریت و دعوت مکرر از سوی ایشان و به اصطلاح حامیانشان به تظاهرات، مبین نفوذ این عناصر نامحرم در اطراف ایشان است که امیدوارم هرچه زودتر از اینان ببرد و به ملت بپیوندد. وجود همین عناصر افراطی پیرامون ایشان می تواند دلیل عدم اعتماد مردم به ایشان باشد. دیگر دلیلی که در این خصوص قابل ذکر است افرادی که با تیپ های خاص در خیابان ها کارناوال راه می انداختند و آن صحنه ها را به وجود می آوردند می تواند نشانه ای دیگر از عدم اقبال عامه مردم به ایشان باشد.
ازمردم بد کار نمی آموزی
جز ناکسی و پلیدی و کین توزی
دوری زبدان کن که چو آتش باشد
نزدیک به آتش چو شوی می سوزی
9- اعلام پیروزی حدود یک ساعت و نیم بعد از رای گیری و قبل از شمارش آرا، از سوی آقای موسوی سوالی را در ذهن من به وجود می آورد که نکند اینان وبا اطمینان از شکست خود در این انتخابات این بازی ها را در آورده اند تا احساسات پاک مردم و جوانان را به بازی بگیرند و ازاین نمد کلاهی برای خویش سازند.
10- استفاده از رنگ سبز که رنگی است مورد احترام در نزد شیعیان، برای افرادی که رییس جمهور را به خاطر بردن نام حضرت مهدی (عج) در آغاز کلام خرافاتی می دانستند، جای تعجب دارد. اما اگر کمی مطالعه داشته باشیم و جریان انقلاب های رنگی در جمهوری های استقلال یافته از شوروی که توسط خانه آزادی وابسته به سازمان سیا صورت گرفته است را بدانیم ؛ بسیاری ا ز سوالاتی که داشته ایم و علت این اغتشاشات را به راحتی خواهیم دانست... .
11- حضور افرادی که از متهمان به مفاسد اقتصادی هستند در میتینگ های حمایتی از برگزاری اغتشاشات و راهپیمایی ها این نکته را به ذهن انسان می آورد که نکند خدای ناکرده این دزدان فکر می کنند اگر کس دیگری غیر از احمدی نژاد رییس جمهور شود اینان می توانند به دزدی از بیت المال ادامه دهند.....
12- مساله آخر اقبالی است که رسانه های غربی دشمن ایران و ایرانی به این اغتشاشات و این قهرو بچه بازی ها داشته اند. این مساله خود به خوبی نشان می دهد که این کارها به هیچ وجه به نفع ایران و ایرانی نیست و آنان که خود را دلسوز و نگران این مردم معرفی می کردند بهتر است کمی فکر کرده و به اکثریت مردم احترام گذاشته تا به قول خودمان دشمن به شاد نشویم.
خدا آن ملتی را سروری داد
که تقدیرش به دست خویش بنوشت
به آن ملت ندارد هیچ کاری
که دهقانش برای دیگری کشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر