۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه

غیبت مجاز

به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام

شاید اگر اهل مناظره و بحث و جدل باشید و در جبهه ی دفاع از حریم ولایت مباحثه و مناظره کنید، زمانی که در اوج بحث با طرف مقابل هستید به ناگاه به شما می گویند که اگر مسلمانید و ولایت را رادامه ولایت نبی مکرم اسلام و ائمه ی معصوم می دانید پس چرا غیبت می کنید. زمانی که داریم از انحراف بزرگان سیاسی و فکری مخالف ولایت و استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی و عظمت ایران سخن می گوییم به ناگاه به غیبت متهم می شویم و تمام اصول اخلاقی ما و خط ما زیر سوال می رود. زمانی که از فساد بعضی مدیران و مسئولان صحبت می کنیم باز به غیبت و هنجار شکنی متهم می شویم.

اعتقاد به زشتی غیبت برای من دوگانگی عظیمی ایجاد کرده بود. چون در زمانی که فتنه گران امروز در دوره های مختلف، انحرافی و یا خیانتی ایجاد می کردند، وظیفه ی ما تبین آن انحراف برای دوستان بود تا خدای ناکرده اینان به انحراف آنان دچار نشوند، ولی همیشه در آخر کار دل چرکین بودیم و شاید بسیاری دیگر از انحرافات و اشتباهات این قشر را به خاطر ترس از غیبت نمی گفتیم.

هرچه با خود فکر می کردم بیشتر به این نتیجه می رسیدم که حتما موارد مجازی برای غیبت وجود دارد وگرنه بخش اطلاع رسانی عمومی ضربه می خورد و فاسدان و شیادان می توانند برجامعه حاکم شوند و با حاشیه ی امن مذهب هرغلطی که خواستند انجام دهند. لذا در این خصوص تحقیق کردم و موارد مجاز غیبت در اسلام را پیداکردم. البته این موارد بوده و هست لکن من کم سواد آن را نمی دانستم. امروز که این موارد مجاز غیبت را می دانم بدون عذاب وجدان به روشنگری خواهم پرداخت و هرجا لازم باشد از حریم ولایت و مستضعفین دفاع خواهم کرد و جواب معاندانی که هنگام شکست در مباحث ما را به غیبت و بی دینی متهم می کنند، خواهم داد.

موارد مجاز غیبت:

1-غيبت متجاهر به فسق (كسى كه علنى و آشكار گناه مى‏كند)، كه در مورد همان گناهش به اتفاق فقها جايز است و اما نسبت به گناهان ديگرش كه پنهان است، مورد اختلاف است.

2. موارد تظلّم شخص از كسى كه در حق او ظلم كرده، كه مى‏تواند ظلم او را بيان كند.

3. موارد مشورت، مانند كسى كه مى‏خواهد دخترش را به كسى بدهد، و با شخصى در مورد آن فرد مشورت مى‏كند كه آن شخص مى‏تواند عيب پسر را نقل كند.

4. در موارد خيرخواهى و نصيحت، مثل اينكه شخصى با كسى رفيق شود و انسان احتمال دهد كه اين رفاقت منجر به فساد آن شخص شود. در اين صورت، چون رفيق او آدم بدى است، مى‏توان در مقام نصيحت و خيرخواهى، عيب او را ذكر نمود.

5. كسى كه مى‏خواهد به دين ضرر بزند.

6. كسى كه مى‏خواهد به خودش ضررى بزند كه لازم است او را حفظ نمود.

7. كسانى كه نوشته‏هاى مسموم، منحرف كننده و باطل دارند.

با توجه به هفت مورد فوق به راحتی مشخص خواهد شد سیاسیون منحرف و مدیران فاسد از حیطه ی ممنوعیت غیبت خارجند، چون عدم اطلاع رسانی به مردم درخصوص انحرافاتشان باعث افزایش فساد و گسترش انحراف در جامعه خواهد شد. پس دوستانی که در مباحث سیاسی شرکت می کنند یا با مدیران فاسد به جهاد مشغولند در خصوص اطلاع رسانی عمومی مشکل شرعی نخواهند داشت. البته لازم به ذکر است که هیچ انسان مسلمانی از غیبت برادر دینی خود خوشحال نخواهد شد لکن زمانی که دین و مملکت در خطر باشد همان غیبت برما مجاز خواهد شد. اینک در پایان شعری از شیخ اجل سعدی در خصوص موارد مجاز غیبت برایتان می آورم که خالی از لطف نیست:

سه کس را شنیدم که غیبت رواست

وز این درگذشتی چهارم خطاست

یکی پادشاهی ملامت پسند

کز او بر دل خلق بینی گزند

حلال است از او نقل کردن خبر

مگر خلق باشند از او بر حذر

دوم پرده بر بی حیائی متن

که خود می‌درد پرده بر خویشتن

ز حوضش مدار ای برادر نگاه

که او می‌درافتد به گردن به چاه

سوم کژ ترازوی ناراست خوی

ز فعل بدش هرچه دانی بگوی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر