۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه

شایعه ورشکستگی بانک ملی

به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام
دیروز شایعه بسیار مضحکی در شهر پیچیده بود که جای بسی تامل دارد. شایعه ورشکستگی بانک ملی! و عجیب تر آنکه تعداد کمی هم باور کرده بودند و در بانک ملی به صف شده بودند تا سپرده های خود را پس بگیرند!
دشمن مدت های مدیدی است که هرروز با استفاده از شایعه ای قصد ضربه زدن به نظام را دارد و این اولین بار نیست ،آخرین بارهم نخواهد بود. اما از فضل خدا همین بس که خدا دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران را از احمق ها قرار داده است. در پروژه جدیدکه دشمنان پس از شکست پروژه انتخابات دهم، در سرلوحه کار قرار داده اند و از طریق ماهواره ها و اینترنت اقدام به پخش شایعات می کنند، شروع کار با پخش شایعه بانک ملی از آن الطاف الهی است که دست دشمن را کاملا رو می کند و عمق حماقت متولیان و حامیان داخلی و خارجی آنها رابه همه نشان می دهد.
بانک ملی قدرتمند ترین و ثروتمند ترین بانک جهان اسلام – نه تنها ایران- با دارایی بیش از پانصد و چهل هزار میلیارد ریال یکی از کم ریسک ترین یا بی ریسک ترین بانکهای دنیاست که با پشتوانه عظیم ملی و دولتی می تواند بی دغدغه به حیات بانکی خود ادامه دهد. شاید اگر این شایعه پراکنی را از بانک های کوچکتر شروع می کردند، با توجه به سطح فکری اکثریت متمول جامعه به نتایجی که می خواستند، می رسیدند، اما با انجام این حماقت به نظر اینجانب خودشان به خودشان پاتک زدند و ازهمین حالا ازعموم مردم حساسیت زدایی کردند. چون با عدم ورشکستگی این بانک، در اذهان آن اقشاری که به حرف آنان گوش می دادند به چوپان دروغگو تبدیل شده و دیگر شایعات بعدیشان بازخوردی در جامعه نخواهد داشت. البته عده ای هم هستند که به عمد به آن دامن خواهند زد که هرکدام منافع خود را دارند. دراین شایعه شاید ذینفعان عبارت باشند از سیاسیون ورشکسته، بانک های رقیب داخلی و خارجی، شرکت های اماراتی که سرمایه بسیاری از ایرانیان از آنان خارج شده است، شبکه های ماهواره ای وابسته و ... .
اینک برای تنویرافکار شما دوست عزیز،قسمت هایی از مقاله ی مشترکی را که دو تن از چهره های سیاسی – اجرایی آمریکایی در روزنامه وال استریت ژورنال نوشته اند- روزنامه کیهان 04/11/88 - ، برایتان می آورم تا اصل این شایعات را بدانید و منتظر بقیه این اقدامات خبیثانه دشمنان این ملت باشید. البته منظور من توسعا راهکار دوم این اشخاص است و بقیه مقاله برای شناخت کلی آفات بعدی است که توسط دشمنان و ایادی داخلی شان اجرا خواهد شد:
تاکتیک های جنگ نرم
دو مقام سابق آمريكايي طي مقاله مشتركي در روزنامه وال استريت ژورنال به بررسي اين موضوع پرداختند كه «آمريكا چگونه مي تواند از اپوزيسيون در ايران حمايت كند و كدام برنامه مي تواند در تضعيف جمهوري اسلامي و برنامه اتمي آن موثر باشد».جيمز كي گلسمن (معاون وزير امورخارجه در امور ديپلماسي عمومي در دولت بوش) و مايكل دوران (دستيار وزير دفاع دولت بوش در حوزه ديپلماسي عمومي) در اين مقاله تصريح مي كنند: موضوع ايران از احتمال بمب گذاري القاعده مهمتر است. اقدام نظامي يا سازش با رژيم ايران هيچ كدام براي مقابله يا تهديد ايران عملي نيست. راه حل سوم، به قدرت رسيدن دولتي ضعيف تر و كمتر متخاصم در ايران است. اين راه حل با حوادث پس از انتخابات، عملي تر به نظر مي رسد. با اين حال آمريكا و متحدانش از توجه جدي به اين موضوع شانه خالي كرده اند. سياستگذاران آمريكايي استدلال مي كنند حمايت آشكار از مخالفان به جمهوري اسلامي امكان مي دهد تا اعلام كند اپوزيسيون، ماموران آمريكا هستند. با اين احوال، آمريكا چگونه مي تواند از اپوزيسيون حمايت كند؟دو مقام سابق آمريكايي در پاسخ سوال مذكور مي نويسند: كليد راهگشا براي رسيدن به هدف عمده سياسي يعني تغيير ماهيت رژيم، دادن پيام هايي استراتژيك است كه حرف و عمل را به هم بياميزد. هر كاري كه انجام مي دهيم، هر حرفي كه مي زنيم و هر كاري كه انجام نمي دهيم و هر حرفي كه نمي زنيم، بايد براي تحقق همين هدف تغيير هماهنگ شود. سياست مذكور 4 وظيفه جداگانه را در پيش دارد. هدف اول فراهم ساختن حمايت معنوي و آموزش براي انقلاب سبز است. در اين زمينه بايد طرف هاي سوم به جاي دولت آمريكا نقش اصلي را ايفا كنند. بايد به ياد مخالفان و اپوزيسيون آورد كه ديگران در اوكراين و گرجستان با طي همان مسيري كه آنها مي روند، موفق شده اند. به عنوان نمونه بايد گزارش هايي منتشر كنيم كه در اوكراين يا گرجستان، چه راه هايي كارآيي داشت. توضيحات سراني نظير واسلاو هاول از جمهوري چك را نقل كنيم. يا راهنماييهاي دگرگوني از طرق مسالمت آميز را نظير آنچه جين شارپ زير عنوان «از ديكتاتوري تا دموكراسي» منتشر كرد، منتشر كنيم يا اثر پيتر اكرمن با نام نيرويي قدرتمند تر. بايد مستندهاي موجود درباره انتقال قدرت در كشورهاي اروپاي شرقي را به زبان فارسي دوبله كنيم.وال استريت ژورنال درباره توصيه هاي بعدي ادامه مي دهد: راه دوم تشديد تحريم هاي اقتصادي عليه ايران و نسبت دادن آن به جمهوري اسلامي و فساد اقتصادي است. ما بايد بگوييم مشكلات اقتصادي نتيجه مديريت بداقتصادي است همان گونه كه اپوزيسيون مشكلات اقتصادي را به سياست خارجي رژيم مرتبط مي كند. راه سوم، انجام اقدامات لازم براي افزايش تماس با ايران و افزايش تماس مخالفان با خارج است. برنامه هاي راديو فردا و تلويزيون ماهواره اي صداي آمريكا بايد به سرعت تقويت شود و انگليس را نيز به اقدام مشابه از طريق بي بي سي تشويق كنيم. ما بايد به مخالفان در كسب فناوري ارتباطي جديد كمك كنيم.دو مقام آمريكايي سابق و فعال در حوزه افكار عمومي و جنگ نرم در پايان توصيه مي كنند: «بايد با اقدامات تبليغاتي و برخلاف تبليغات جمهوري اسلامي، اعلام كنيم اصلاح طلبان جريان مردمي و در خدمت كشورشان هستند. بايد اين تبليغات را كه آمريكا ضعيف شده و مي خواهد از طريق ايران، خود را از گرفتاري هاي خاورميانه خلاص كند، خنثي كنيم. بايد با ادعاي جمهوري اسلامي كه برنامه هسته اي موجب پيشرفت كشور مي شود و غرب دنبال عقب نگاه داشتن ايران است، مقابله كنيم. ما بايد افرادي را از داخل ايران به سمينارها دعوت كنيم كه حتماً با مخالفت رژيم مواجه خواهد شد و در آن صورت به افكارعمومي ايران بگوييم اين رژيم مستقر شماست كه مي خواهد شما را عقب نگه دارد.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر