به نام خدا، اللهم عجل لولیک الفرج، سلام
چندی است که پس از وقایع انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران و آشکار شدن دست پلید انگلستان و صهیونیست ها در اجرا و مدیریت فتنه های وابسته به آن، عده ای از دلسوزان ایران و انقلاب طرح قطع رابطه با دولت موذی و جنایتکار انگلیس را مطرح کرده اند و حتی به تریبون مجلس هم کشانده اند. وقتی این خبر را خواندم بسیار خوشحال شدم و آرزو کردم که انشاالله در پس این سخنان انقلابی و ملی، عمل هم باشد و بتوانیم دست انگلیس و ایادیش را به مانند آمریکا و اسرائیل از میهنمان قطع کنیم. با شنیدن شیطنت های اخیر آنها در وقایع پس از انتخابات ناگهان یاد جنایات این خبیث ها در دوران جنگ جهانی اول در ایران افتادم. به آرشیوی که ازبریده روزنامه ها دارم مراجعه و مطلب نسل کشی در ایران که متعلق به چهار-پنج سال پیش بود را دوباره خواندم و حیفم آمد که این جنایت را دوباره ننویسم. لذا به اینترنت مراجعه و مطالب را گرفته برای شما می گذارم. امیدوارم آن اندک بیماردلانی که به جای غم ملت،غم بیگانگان دارند، به خود بیایند و ببینند که آنها که امروزه این چنین سینه چاک از بی قانونی ها و دروغ های آنها حمایت می کنند و جامعه رو به رشد ایران را دچار التهاب می کنند همان قاتلان پدران و مادران ما ایرانیانند. آنهایی که به دامن این جنایتکاران پناه برده اند بدانند که از آنها پست ترند. آنهایی که درباره هالوکاست جعلی یهودیان قلم فرسایی می کنند بدانند که اگر منصف باشند باید از این هالوکاست بنویسند و بس.
حال قسمت هایی از مطلب را برای شما می گذارم تااز نسل کشی که در آن پدران و مادران و برادران وخواهران ما را قتل عام کرده اند آگاه شوید و هر کس به فراخور توان خویش در اطلاع رسانی به دیگران در این خصوص تلاش کند:
دکتر مجد، بر اساس اسناد غني موجود در مرکز اسناد ملّي ايالات متحده آمريکا (نارا)، تصويري هولناک از ايران در سالهاي جنگ اوّل جهاني و پس ازآن به دست داده است. اسناد علني شده دولت آمريکا درباره دوره تاريخي فوق، که در اين کتاب دکتر مجد براي نخستين بار عرضه ميگردد، ثابت ميکند که بزرگترين نسلکشي سده بيستم ميلادي در ايران رخ داد و ايران بزرگترين قرباني جنگ اوّل جهاني بود. طبق تحقيق دکتر مجد، در طول سالهاي 1917-1919 بين هشت تا ده ميليون نفر از مردم ايران در اثر قحطي يا بيماريهاي ناشي از کمبود مواد غذايي و سوءتغذيه از ميان رفتند و جمعيت ايران به شدت کاهش يافت.
محمدقلي مجد به بررسي علل اين قحطي نيز پرداخته و دولت بريتانيا را به عنوان عامل و مسبب اصلي اين نسلکشي بزرگ تاريخ شناسانده است. قحطي درزماني رخ داد که ايران درزير سلطه ی ارتش اشغالگر بريتانيا بود. در آن زمان، ايران تأمينکننده اصلي مواد غذايي و سیورسات مورد نياز ارتش بريتانيا درمنطقه بهشمار ميرفت وبخش مهمي از محصولات کشاورزي ايران بهوسیله ارتش بريتانيا و پيمانکاران آن خريداري ميشد. اين سياست سبب کاهش شديد مواد غذايي در ايران شد. عجيبتر اينجاست که ارتش بريتانيا مانع از واردات مواد غذايي از بينالنهرين و هند و حتي از ايالات متحده آمريکا به ايران ميشد. در حاليکه در بينالنهرين (عراق) و هند وفور غله وجود داشت، در ميانه اين دو سرزمين، ايران از کمبود غله در رنج بود. در اين سالها، دولت بريتانيا ايران را از درآمدهاي نفتي خود نيز محروم کرد. بهطور خلاصه، به تعبير دکتر مجد، بريتانيا از قحطي و نسلکشي در ايران به عنوان ابزاري براي سلطه بر سرزمين ما بهره برد.
عجيب اينجاست که، بهرغم گذشت سالها، تاکنون درباره اين قحطي بزرگ و شگفتانگيز و تأثير آن در سرنوشت تاريخي ايران پژوهشي منتشر نشده و اين حادثه عظيم بهکلي مسکوت مانده وبه يکي از رازهاي بزرگ سده بيستم بدل شده بود. قحطي بزرگ سالهاي 1917-1919 در ايران را ميتوان((هالوکاست واقعي )) دانست. بيترديد، شناخت اين حادثه مدهش بر نگرش پژوهشگراني که درباره علل عقبماندگي ايران در سده بيستم و ريشههاي صعود ديکتاتوري پهلوي و پيامدهاي آن کار ميکنند، تأثير عميق بر جاي خواهد نهاد.
لازم به ذکر است که ایران در سال 1956 مجددا به جمعیت بیست میلیونی خود در سال 1914 رسید که عمق فاجعه و ضربه هولناکی که به ایران زده اند را مشخص می کند.
دکتر محمدقلي مجد محقق ايراني مقيم ايالات متحده آمريکاست. او در سال 1324 ش. به دنيا آمده ، تحصيلاتش را در دانشگاههاي سن اندريو (1970) و منچستر (1975) و کرنل (1978) با درجه دکترا به پايان برده و سپس در دانشگاههاي مختلف آمريکا، از جمله دانشگاه پنسيلوانيا، تدريس کرده است .
محمدقلي مجد محققي برجسته و پرکار است. پيشتر سه اثر از او در موضوعات زير منتشر شده است :
چندی است که پس از وقایع انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران و آشکار شدن دست پلید انگلستان و صهیونیست ها در اجرا و مدیریت فتنه های وابسته به آن، عده ای از دلسوزان ایران و انقلاب طرح قطع رابطه با دولت موذی و جنایتکار انگلیس را مطرح کرده اند و حتی به تریبون مجلس هم کشانده اند. وقتی این خبر را خواندم بسیار خوشحال شدم و آرزو کردم که انشاالله در پس این سخنان انقلابی و ملی، عمل هم باشد و بتوانیم دست انگلیس و ایادیش را به مانند آمریکا و اسرائیل از میهنمان قطع کنیم. با شنیدن شیطنت های اخیر آنها در وقایع پس از انتخابات ناگهان یاد جنایات این خبیث ها در دوران جنگ جهانی اول در ایران افتادم. به آرشیوی که ازبریده روزنامه ها دارم مراجعه و مطلب نسل کشی در ایران که متعلق به چهار-پنج سال پیش بود را دوباره خواندم و حیفم آمد که این جنایت را دوباره ننویسم. لذا به اینترنت مراجعه و مطالب را گرفته برای شما می گذارم. امیدوارم آن اندک بیماردلانی که به جای غم ملت،غم بیگانگان دارند، به خود بیایند و ببینند که آنها که امروزه این چنین سینه چاک از بی قانونی ها و دروغ های آنها حمایت می کنند و جامعه رو به رشد ایران را دچار التهاب می کنند همان قاتلان پدران و مادران ما ایرانیانند. آنهایی که به دامن این جنایتکاران پناه برده اند بدانند که از آنها پست ترند. آنهایی که درباره هالوکاست جعلی یهودیان قلم فرسایی می کنند بدانند که اگر منصف باشند باید از این هالوکاست بنویسند و بس.
حال قسمت هایی از مطلب را برای شما می گذارم تااز نسل کشی که در آن پدران و مادران و برادران وخواهران ما را قتل عام کرده اند آگاه شوید و هر کس به فراخور توان خویش در اطلاع رسانی به دیگران در این خصوص تلاش کند:
دکتر مجد، بر اساس اسناد غني موجود در مرکز اسناد ملّي ايالات متحده آمريکا (نارا)، تصويري هولناک از ايران در سالهاي جنگ اوّل جهاني و پس ازآن به دست داده است. اسناد علني شده دولت آمريکا درباره دوره تاريخي فوق، که در اين کتاب دکتر مجد براي نخستين بار عرضه ميگردد، ثابت ميکند که بزرگترين نسلکشي سده بيستم ميلادي در ايران رخ داد و ايران بزرگترين قرباني جنگ اوّل جهاني بود. طبق تحقيق دکتر مجد، در طول سالهاي 1917-1919 بين هشت تا ده ميليون نفر از مردم ايران در اثر قحطي يا بيماريهاي ناشي از کمبود مواد غذايي و سوءتغذيه از ميان رفتند و جمعيت ايران به شدت کاهش يافت.
محمدقلي مجد به بررسي علل اين قحطي نيز پرداخته و دولت بريتانيا را به عنوان عامل و مسبب اصلي اين نسلکشي بزرگ تاريخ شناسانده است. قحطي درزماني رخ داد که ايران درزير سلطه ی ارتش اشغالگر بريتانيا بود. در آن زمان، ايران تأمينکننده اصلي مواد غذايي و سیورسات مورد نياز ارتش بريتانيا درمنطقه بهشمار ميرفت وبخش مهمي از محصولات کشاورزي ايران بهوسیله ارتش بريتانيا و پيمانکاران آن خريداري ميشد. اين سياست سبب کاهش شديد مواد غذايي در ايران شد. عجيبتر اينجاست که ارتش بريتانيا مانع از واردات مواد غذايي از بينالنهرين و هند و حتي از ايالات متحده آمريکا به ايران ميشد. در حاليکه در بينالنهرين (عراق) و هند وفور غله وجود داشت، در ميانه اين دو سرزمين، ايران از کمبود غله در رنج بود. در اين سالها، دولت بريتانيا ايران را از درآمدهاي نفتي خود نيز محروم کرد. بهطور خلاصه، به تعبير دکتر مجد، بريتانيا از قحطي و نسلکشي در ايران به عنوان ابزاري براي سلطه بر سرزمين ما بهره برد.
عجيب اينجاست که، بهرغم گذشت سالها، تاکنون درباره اين قحطي بزرگ و شگفتانگيز و تأثير آن در سرنوشت تاريخي ايران پژوهشي منتشر نشده و اين حادثه عظيم بهکلي مسکوت مانده وبه يکي از رازهاي بزرگ سده بيستم بدل شده بود. قحطي بزرگ سالهاي 1917-1919 در ايران را ميتوان((هالوکاست واقعي )) دانست. بيترديد، شناخت اين حادثه مدهش بر نگرش پژوهشگراني که درباره علل عقبماندگي ايران در سده بيستم و ريشههاي صعود ديکتاتوري پهلوي و پيامدهاي آن کار ميکنند، تأثير عميق بر جاي خواهد نهاد.
لازم به ذکر است که ایران در سال 1956 مجددا به جمعیت بیست میلیونی خود در سال 1914 رسید که عمق فاجعه و ضربه هولناکی که به ایران زده اند را مشخص می کند.
دکتر محمدقلي مجد محقق ايراني مقيم ايالات متحده آمريکاست. او در سال 1324 ش. به دنيا آمده ، تحصيلاتش را در دانشگاههاي سن اندريو (1970) و منچستر (1975) و کرنل (1978) با درجه دکترا به پايان برده و سپس در دانشگاههاي مختلف آمريکا، از جمله دانشگاه پنسيلوانيا، تدريس کرده است .
محمدقلي مجد محققي برجسته و پرکار است. پيشتر سه اثر از او در موضوعات زير منتشر شده است :
- سياست تقسيم اراضي کشاورزي در دوران محمدرضا پهلوي،
- رضا شاه و غارت ايران،
- غارت آثار باستاني ايران در دوره رضا شاه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر