۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه

ریگی

به نام خدا، الهم عجل لولیک الفرج، سلام
در محل کار معمولا به علت مشغله نمی توانم از رسانه ها استفاده کنم، معمولا آن چند ساعت را از شنیدن اخبار محرومم. البته این هم عیب است و هم حسن. از آن جهت حسن است که بی خبری، خوش خبری است (no news good news) و از آن جهت عیب که ممکن است، خبرهای خوش را دیرتر دریافت کنی. بعد از ظهر سه شنبه پس از یک روز کاری بسیار سخت و پرتنش به خانه برگشتم و طبق عادت شبکه خبر تلویزیون را روشن کردم، در حین اخبار خارجی، زیرنویس شبکه را خواندم که خبر دستگیری عبدالمالک ریگی این تروریست وهابی- آمریکایی را نوشته بود. نمی دانید چقدر خوشحال شدم، اشک شوق به چشمانم نشست. آخر بارها و بارها، صحنه هایی که اراذل تحت فرمان این مزدور خائن، تیر خلاص را به سر سربازان بیگناه این مرز و بوم می زدند را دیده بودم و غم آن همیشه به دلم بود که این سربازان دور از خانه و کاشانه که برای حفظ و حراست از خاک این وطن به غربت رفته اند را چگونه بدون هیچ دلیلی به این طرز فجیع می کشند و آن هم به دست کسانی که خود را ایرانی می دانند. غم آنها بردلم بود، اما نیک می دانستم که خون بیگناهان به زمین نمی ماند. مسافران جاده تاسوکی، نمازگزاران مسجد علی ابن ابیطالب(ع)، کارمندان سپاه، سرداران سپاه ، مردم عادی شیعه و سنی، سربازان مرزبان، همه و همه بدون گناهی، فقط و فقط به خاطر خباثت های یک عده مزدور وطن فروش مورد حمایت آمریکا و انگلیس و اسرائیل و عربستان و پاکستان جهت خوش خدمتی به اربابانشان روی داد. اما بار دیگر خدا با گرفتار کردن این ملعونان به چنگال نیروهای امنیتی ایران نشان داد که خون بیگناه زمین نمی ماند و دامن قاتلان را می گیرد.
آن بعد از ظهر تا شب، شاید دهها بار خبر ریگی را از شبکه های مختلف سیما دیدم و لذت بردم. خوشحالی من بیشتربه خاطر خانواده های آن مقتولان بود که عامل و آمر این جنایات را در چنگال عدالت می دیدند. خوشحالی دیگر من بابت این بود که مردم سیستان و بلوچستان بعد از چند سال کمی خوشحال شدند و دوباره احساس امنیت کردند و این عامل اختلاف بین شیعه و سنی را در چنگال قانون دیدند. امیدوارم ؛ خبر بعدی ، خبر دستگیری و دادگاه مسعود و مریم رجوی، سران منافقین که در طول هشت سال جنگ تحمیلی در کنار صدام جنایتکار به مردم ایران و مام وطن خیانت کردند، باشد. به امید آن روز.

۱ نظر: